ابنامیرحاج شمسالدین ابوعبدالله محمد بن محمد حلبیاِبْن اَمیرِ حاج، یا ابن امیرالحاج ابوعبدالله محمد بن محمد بن محمد بن حسن بن علی بن سلیمان حلبی، شمسالدین (د ۸۷۹ق/ ۱۴۷۴م)، فقیه، اصولی و مفسر حنفی است. ۱ - نام و کنیهاز وی به ابن مُوَقَّت [۱]
محمد سخاوی، الضوء اللامع، ج۹، ص۲۱۰، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
و ابوالیمن [۲]
کوپریلی، ج۱، ص۲۵۹، شماره ۶۰۶، خطی.
نیز یاد شده است. سیوطی [۳]
سیوطی، نظم العقیان فی اعیان الاعیان، ج۱، ص۱۶۱، به کوشش فیلیپ حتی، نیویورک، ۱۹۲۷م.
در سلسله نسب وی نام علی را ذکر نکرده است. ابن امیر حاج در پایان بعضی از نسخ خطی نسب خود را تا سلیمان بدون ذکر «علی» یاد نموده است. [۴]
کوپریلی، خطی، ج۱، ص۲۹۶.
سخاوی [۵]
محمد سخاوی، الضوء اللامع، ج۹، ص۲۱۰، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
کنیه وی به ابن امیرحاج را برگرفته از سمت امیرالحاجی یکی از اجداد وی دانسته است. لقب ابن موقت نیز به این سبب است که جدّ وی محمد وظیفه توقیت زمان نماز را در مسجد جامع حلب بر عهده داشته و به موقت ملقب بوده است [۶]
محمد سخاوی، الضوء اللامع، ج۹، ص۲۱۰، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
۲ - تولد و تحصیلاتابن امیرحاج در ۱۸ ربیعالاول ۸۲۵ق/۱۱ مارس ۱۴۲۲م در حلب زاده شد. قرآن را نزد ابراهیم کفرناوی و دیگران فرا گرفت، و دروس رایج آن دوران چون الاربعون النوویة در حدیث را از یحیی بن شرف نووی، مختار در فروع فقه حنفی و مقدمه ابولیث نصر بن محمد سمرقندی و نیز جرجانیه را نزد اساتیدی از حلب آموخت و به فراگیری فقه از علاءِ ملطی و ادبیات از زینالدین عبدالرزاق پرداخت، سپس به حماه رفت و از ابن اشقر حدیث آموخت. بعد به قاهره رفت و نزد ابن حجر عسقلانی حدیث شنید، و علاوه بر این مجملی از شرح الفیه عراقی در مصطلحات حدیث و غیر آن را از ابن حجر فراگرفت و در فقه، قرآن و سنت ملازمت کمالالدین محمد بن همامالدین عبدالواحد اسکندری سیواسی مشهور به ابن همام را اختیار کرد؛ تا اینکه خود در فنون مختلف استاد شد و ابن همام و جز او به وی اجازه دادند و متصدی اقراء و افتاء گردید. [۷]
محمد سخاوی، الضوء اللامع، ج۹، ص۲۱۰، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
بغدادی [۸]
اسماعیل بغدادی، هدیة العارفین، ج۲، ص۲۸۰، استانبول، ۱۹۵۵م.
و کتانی [۹]
محمد کتانی، الرسالة المستطرفة، ج۱، ص۱۴۶، بیروت، ۱۳۳۲ق.
از وی با عنوان قاضی یاد کردهاند، اما در منابع قدیم از این موضوع سخنی نرفته است.۳ - پرداختن به اقراء و افتاءابن امیر حاج دو سال پیش از وفات به قصد اقامت در مکه یا بیتالمقدس ابتدا عازم حج شد و در مکه اندک زمانی به اقراء و افتاء پرداخت. سپس به بیتالمقدس رفت و حدود دو ماه آنجا ماند، اما در هیچ یک از این دو شهر از گزند معاندان آسوده نبود؛ از این رو از تصمیم اقامت خویش منصرف شد و به حلب که در آنجا حرمت او را نگاه میداشتند، بازگشت. اندکی بعد در شب جمعه ۲۹ رجب ۸۷۹ق/۹ دسامبر ۱۴۷۴م، پس از ۵۰ روز بیماری درگذشت و در زادگاهش به خاک سپرده شد. [۱۰]
محمد سخاوی، الضوء اللامع، ج۹، ص۲۱۱، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
۴ - مهمترین اثرمهمترین اثر او شرحی است بر کتاب التحریر فی اصول الفقه، نوشته استادش ابن همام که دارای عباراتی موجز و منقح و گاه معماگونه بود. این شرح را التقریر و التحبیر نامید و اصطلاحات فقهی حنفیان و شافعیان را در آن جمعآوری کرد. [۱۱]
حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۱، ص۳۵۸، استانبول، ۱۹۴۱م.
او خود گوید که این شرح را به خواهش برخی از فضلای عصر و به اشاره استاد نوشته [۱۲]
محمد ابن امیر حاج، التقریر و التحبیر، ج۱، ص۳، بولاق، ۱۳۱۶ق.
و در ۵ جمادیالاول ۸۷۷ق/ ۸ اکتبر ۱۴۷۲م (یا رمضان ۸۷۱ق) [۱۳]
حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۱، ص۳۵۸، استانبول، ۱۹۴۱م.
تألیف آن را به پایان برده است. التقریر همراه با متن اصلی در ۳ جلد در مصر به چاپ رسیده است. همراه آوردن متن با شرح که گاه جزء به جزء و کلمه به کلمه نقل شده، در بررسی کتاب و درک دقایق و رموز آن بسیار مؤثر است. بستانی [۱۴]
بستانی ف، ج۴، ص۱۲۷.
میگوید که شرح مذکور در ۱۳۵۱ق نیز به چاپ رسیده است.۵ - آثار خطیآثار خطی ابن امیر حاج عبارتند از: ۱. احاسن المحامل فی شرح العوامل (آلوارت، که در جمادی الثانی ۸۵۱/ اوت - سپتامبر ۱۴۴۷ در حلب به پایان رسیده است و شرحیاستبر العوامل المائة نوشته عبدالقاهرجرجانی، بروکلمان با نام شرح العوامل المائة از آن یاد کرده است ۲. تعریف المستر شد حکم الغرس فی المسجد. [۱۵]
سالم عبدالرزاق احمد، فهرست مخطوطات مکتبة الاوقاف العامة فی الموصل، ج۵، ص۳۳۴، موصل، ۱۳۹۷ق/۱۹۷۷م.
[۱۶]
سالم عبدالرزاق احمد، فهرست مخطوطات مکتبة الاوقاف العامة فی الموصل، ج۸، ص۱۸۷، موصل، ۱۳۹۷ق/۱۹۷۷م.
۳. حلبة المجلی و بغیة المهتدی که شرحی است بر منیة المصلی و غنیة المبتدی، اثر سدیدالدین کاشغری در فقه، [۱۷]
حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۲، ص۱۸۸۶-۱۸۸۷، استانبول، ۱۹۴۱م.
و به شرح حلبی کبیر مشهور است. [۱۸]
محمد راغب طباخ، اعلام النبلاء، ج۵، ص۲۸۶، حلب، ۱۳۴۴ق/۱۹۲۵م.
از این کتاب با نامهای حلیة المجلی [۱۹]
خدیویه، فهرست، ج۳، ص۴۱-۴۲.
[۲۰]
عبدالله مصطفی مراغی، الفتح المبین فی طبقات الاصولیین، ج۳، ص۴۷، بیروت، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
و حلیة المحلی [۲۱]
اسماعیل بغدادی، هدیة العارفین، ج۲، ص۲۰۸، استانبول، ۱۹۵۵م.
نیز یاد شده است و چند نسخه از آن موجود است. [۲۲]
کوپریلی، خطی، ج۱، ص۲۹۵-۲۹۶.
کتاب دو جزء دارد، جزء اول در ۱۴ شعبان ۸۶۵ق/۲۵ مه ۱۴۶۱م در مدرسه نوریه معروف به حلاویه، و جزء دوم که از شرط چهارم از شروط ششگانه نماز شروع میشود و به کتاب جنائز خاتمه مییابد در ۲۷ ربیعالاول ۸۶۷ق/۲۰ دسامبر ۱۴۶۲م در همان مدرسه به پایان رسیده است. [۲۳]
کوپریلی، خطی، ج۱، ص۲۹۵-۲۹۶.
۴. داعی منارالبیان لجامع النسکین بالقرآن [۲۴]
محمد سخاوی، الضوء اللامع، ج۹، ص۲۱۰، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
یا مناسک ابن امیر الحاج که شرح مناسک حج و مطالب مربوط به آن و شامل یک مقدمه، ۳ باب و خاتمه است و در ۸۷۶ق/۱۴۷۱م در قدس شریف فراهم آمده است. [۲۵]
حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۱، ص۷۲۹، استانبول، ۱۹۴۱م.
[۲۶]
حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۲، ص۱۸۲۹، استانبول، ۱۹۴۱م.
این کتاب را داعی منازل البیان نیز نامیدهاند. [۲۷]
محمد سخاوی، طبقات الحنفیة، ج۱، ص۲۹۳، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکز، شماره BP۵۴/۴.
[۲۸]
محمد راغب طباخ، اعلام النبلاء، ج۵، ص۲۸۶، حلب، ۱۳۴۴ق/۱۹۲۵م.
در مجله معهد المخطوطات العربیة [۲۹]
جامعه، خطی، ج۴، ص۲۵۰.
به جای کلمه النسکین واژه التسکین و در هدیة العارفین [۳۰]
اسماعیل بغدادی، هدیة العارفین، ج۲، ص۲۰۸، استانبول، ۱۹۵۵م.
به جای همان کلمه، واژه المنسکین آمده است.۵. فتوی. [۳۱]
سالم عبدالرزاق احمد، فهرست مخطوطات مکتبة الاوقاف العامة فی الموصل، ج۱۸، ص۱۸۷، موصل، ۱۳۹۷ق/۱۹۷۷م.
۶ - آثار منسوب۱. ذخیرة القصر فی تفسیر سورة و العصر، [۳۲]
محمد سخاوی، الضوء اللامع، ج۹،ص۲۱۰، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
که در ۸۷۶ق/۱۴۷۱م در قدس شریف به اتمام رسیده و با نام ذخیرة الفقر نیز از آن یاد شده است، [۳۳]
حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۱، ص۸۲۴، استانبول، ۱۹۴۱م.
[۳۴]
محمد ابن امیر حاج، التقریر و التحبیر، بولاق، ۱۳۱۶ق.
[۳۵]
حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۲، ص۱۶۲۲-۱۶۲۳، استانبول، ۱۹۴۱م.
اما نسخه خطی از آن در دست نیست؛ ۳. منیة الناسک فی خلاصة المناسک. [۳۶]
اسماعیل بغدادی، ایضاح المکنون، ج۲، ص۵۹۷، استانبول، ۱۹۴۷م.
۷ - فهرست منابع(۱) محمد ابن امیر حاج، التقریر و التحبیر، بولاق، ۱۳۱۶ق. (۲) بستانی ف. (۳) اسماعیل بغدادی، ایضاح المکنون، استانبول، ۱۹۴۷م. (۴) اسماعیل بغدادی، هدیة العارفین، استانبول، ۱۹۵۵م. (۵) جامعه، خطی. (۶) حاجی خلیفه، کشف الظنون، استانبول، ۱۹۴۱م. (۷) خدیویه، فهرست. (۸) محمد سخاوی، الضوء اللامع، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م. (۹) محمد سخاوی، طبقات الحنفیة، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکز، شماره BP۵۴/۴. (۱۰) سیوطی، نظم العقیان فی اعیان الاعیان، به کوشش فیلیپ حتی، نیویورک، ۱۹۲۷م. (۱۱) محمد راغب طباخ، اعلام النبلاء، حلب، ۱۳۴۴ق/۱۹۲۵م. (۱۲) سالم عبدالرزاق احمد، فهرست مخطوطات مکتبة الاوقاف العامة فی الموصل، موصل، ۱۳۹۷ق/۱۹۷۷م. (۱۳) محمد کتانی، الرسالة المستطرفة، بیروت، ۱۳۳۲ق. (۱۴) کوپریلی، خطی. (۱۵) عبدالله مصطفی مراغی، الفتح المبین فی طبقات الاصولیین، بیروت، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م. ۸ - پانویس
۹ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «حاجابوعبدالله ابنامیر»، شماره۹۱۱. |